خاکستر نقره ای

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۰۰ ب.ظ

سه گانه ی بوسه های سیگار

سیگار ناشتا

 

سیگار ناشتا...

 

نه سیرم می کند، نه دردم را تسکین می دهد، نه حتی خوش عطر می شوم. گاهی فقط نیاز دارم با بوسه از خواب بیدار شوم.

 

 ***

 

لب های سرطانی

 

می پرسند: چرا اینقدر سیگار می کشی؟

با لبخند گفتم: باید به یاد ایام قدیم کسی را ببوسم که لب هایش طعم سرطان میدهد.

 

***

 

خرچنگ جان

 

این هم آخرین نخ کنتم؛ درون فنجان چای خفه اش می کنم. امروز هم تمام شده و تو بیشتر درون من رشد کرده ای. احساس می کنم، هر لحظه بیشتر در قلمرو تنم پیش می روی، بیشتر مرا تسخیر می کنی. این بوسه های خرچنگی تنها راه ارتباطمان است. خودت خوب می دانی، وجودم از عقده هایت پر شده، خرچنگِ جانم!


***


پی نوشت: بنده مبتلا به سرطان نیستم، اقوامم خدا رو شکر سالمن، حالمم خوبه و در سلامت عقلم! صرفا نیاز داشتم همچین چیزی بنویسم.



نوشته شده توسط امیر کاج
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
آخرین مطالب

سه گانه ی بوسه های سیگار

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۰۰ ب.ظ

سیگار ناشتا

 

سیگار ناشتا...

 

نه سیرم می کند، نه دردم را تسکین می دهد، نه حتی خوش عطر می شوم. گاهی فقط نیاز دارم با بوسه از خواب بیدار شوم.

 

 ***

 

لب های سرطانی

 

می پرسند: چرا اینقدر سیگار می کشی؟

با لبخند گفتم: باید به یاد ایام قدیم کسی را ببوسم که لب هایش طعم سرطان میدهد.

 

***

 

خرچنگ جان

 

این هم آخرین نخ کنتم؛ درون فنجان چای خفه اش می کنم. امروز هم تمام شده و تو بیشتر درون من رشد کرده ای. احساس می کنم، هر لحظه بیشتر در قلمرو تنم پیش می روی، بیشتر مرا تسخیر می کنی. این بوسه های خرچنگی تنها راه ارتباطمان است. خودت خوب می دانی، وجودم از عقده هایت پر شده، خرچنگِ جانم!


***


پی نوشت: بنده مبتلا به سرطان نیستم، اقوامم خدا رو شکر سالمن، حالمم خوبه و در سلامت عقلم! صرفا نیاز داشتم همچین چیزی بنویسم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۰۴
امیر کاج